چطوری از خودمون متنفر نباشیم؟

 خانه / سوالات عمومی / چطوری از خودمون متنفر نباشیم؟

پرسیدن سوال

پرسیدن سوال و یافتن پاسخ آن
  1. niloofar
  2. سوالات عمومی
  3. پنج شنبه, 26 مهر 1397
  4.  اشتراک از طریق ایمیل
من چندین ساله از خودم متنفرم از همه اخلاقام بدم میاد عر وقت میرم مهمونی بعدش ک میام خونه با خودم فکر میکنم من نباید فلان رفتارو انجام میدادم یا نباید این حرفو میزدم ینی الان طرف مقابلم داره در مورد من چه فکری میکنه و.... نتیجه این همه فکر کردن میشه تنفر از خودمو رفتارتمو اخلاقم
خیلی عذاب میکشم اعتماد ب نفس ندارم هرکسی ب راحتی میتونه از من انتقاد کنه
چه کار کنم؟!؟
نظر
هنوز هیچ نظری ارسال نشده است!
پاسخ پذیرفته شده
پاسخ پذیرفته شده Pending Moderation
0
رای
بازگشت
من چندین ساله از خودم متنفرم از همه اخلاقام بدم میاد عر وقت میرم مهمونی بعدش ک میام خونه با خودم فکر میکنم من نباید فلان رفتارو انجام میدادم یا نباید این حرفو میزدم ینی الان طرف مقابلم داره در مورد من چه فکری میکنه و.... نتیجه این همه فکر کردن میشه تنفر از خودمو رفتارتمو اخلاقم
خیلی عذاب میکشم اعتماد ب نفس ندارم هرکسی ب راحتی میتونه از من انتقاد کنه
چه کار کنم؟!؟


سلام خوشحالم که سوالتون رو با ما در میان گذاشتید.

در واقع این نوع برداشت از رفتار اطرافیان نشان دهنده وسواس فکری میباشد و نوعی افکار انتساب به خود. معمولا این حالت در افرادی که عزت نفس پایینی دارند و البته کمی حالات افسردگی را نشان میدهند دیده میشود که میتواند مشکلات زیادی را با خود به همراه داشته باشد، باعث محدود شدن روابط شما، برداشتهای اشتباه و بدبینانه نسبت به رفتارها و گفته های دیگران و کاهش فعالیتها و حضور شما در اجتماع میشود.
این نوع افکار همیشه نوشخوار فکری با خود دارند که مثلا بعد از هر صحبتی بسته به نوع واکنشی که از دیگران دریافت میکنید مدام در فکر شما مرور میشود و انقدر این نوشخوار فکری ادامه میابد که باعث خستگی شما و کاهش اعتماد بنفستان و در نتیجه کم رنگ شدن روابطتان میشود.
زمانی که این روند متوقف نشود آنقدر ادامه میابد که میتواند آسیبهای جدی و جبران ناپذیر برای شما به همراه داشته باشد.
برای رها شدن از این نوع فکرها و بازیابی مجدد عزت نفس خود باید کمی تمرین داشته باشید.
باید تحریفهای شناختی خودتون رو بشناسید، باید دست از برچسب زدن به خود بردارید. به این معنا که شما گاهی اشتباه میکنید و این نباید به معنای آن باشد که "من بازنده هستم-من کندذهن هستم-همیشه اشتباه میکنم و..." میتونید فقط اشتباهتان را بپذیرید، همچنین باید با انتقاد درون خودتون برخورد کنید، احساس بی ارزشی کردن معمولا از انتقاد درون خودتون ناشی میشود "آدم بی ارزشی هستم-آدم مفیدی نیستم- ضعیف تر از دیگران هستم و..." باید این تحریف ها را بشناسید و یادداشت کنید و بعد یادبگیرید که چطور با این موضوع برخورد کنید تا طرز فکر واقع بینانه تری نسبت به خود پیدا کنید. تمام این موارد را بنویسید و اشتباه فکری خودتون رو جلوی آن بنویسید، برای مثال:
همه سرزنشم خواهند کرد - این یک فکر مبالغه آمیز است - جواب: شاید بعضی ها رو مایوس کنم ولی قطعا دید همه افراد به من این نیست و همیشه فرصت برای جبران اشتباهات هست.
به این نحو میتوانید اشتباهات فکری خود را مشخص کنید.
برای ادامه تمرینها باید محبت کنید مقاله های قسمت اختلالات خلقی را مطالعه بفرمایید.

نکته: باید ابتدا بررسی شود که دلیل و شروع پیدایش این نوع افکار از چه زمانی بوده است. در اکثر موارد این افکار بسیار آزار دهنده و پرقدرت هستند که کنترل آنها از توانایی خود شخص به تنهایی خارج است، یک روانشناس میتواند با بررسی علل شروع، دلایل ادامه و میزان اثر آن بر دیگر جوانب زندگی به شما در تسریع روند درمانی کمک بسزایی کند.
نظر
هنوز هیچ نظری ارسال نشده است!


پاسخ هایی برای این پرسش وجود دارد ولی شما مجاز به مشاهده آنها نیستید